امروز رفتم پیش روانپزشک،
هم دوست ندارم و هم حالش رو ندارم که که بخوام راجع به جزئیاتش بگم،
ولی بهش قول دادم یکسری از کارهارو رعایت کنم،
و رعایتشون میکنم.
بهم گفت هر ساعتی که خوابیدی باید ساعت ده پاشی،
روز بعد نُه،
روز بعد هشت،
و همینطور بکشیش عقب.
کارهایی که در طول روز باید انجام بدم حالا:
اینارو ثبت میکنم واسه انجام فردا.
ببینم چی میشه.
شبی نیمساعت بذارم واسه خوندن وبلاگای همساده(همسایه؟)
(حالا هرشب که پست نمیذارن ولی خب)
خب از فردا که شنبهست و اول هفته بهحساب میآد میخوام یکسری از کارایی که باید در طول هفته انجام بدم رو لیست کنم اینجا.
البته از اینکه بخوام یهروز خاص رو واسه برنامه ریزی شروع کنم خوشم نمیآد، یعنی برنامه ریزی من میتونست از یکشنبه شروع شه، یا حتی سهشنبه، یا چه میدونم پنجشنبه.
میخوام بگم این برنامه هیچ ربطی به شنبهای که اول هفتهست نداره و کاملاً تصادفی از شنبه شده به شنبه بعد، میتونست از یه روز دیگه شروع و شه و باز تو یه روز دیگه که هفتروزش تکمیل نشده تموم شه.
منظورم اینه خودتون رو زیاد تو قید و بند زمان و تعریفهای اینچنینی محدود نکنین،
زمان رو خودتون برای خودتون تعریف کنید چون در واقعیت این بازهها ساخته ذهن بشرن و هر ساختهای میتونه تخریب شه.
-
خب از فصل اول سریال Dark سه قسمتش رو دیدم و از اونجایی که سیزن یک ۱۰قسمته، ۷قسمت باقی میمونه که این ۷قسمت رو از شنبه تا جمعه، روزی یک قسمت ببینم تموم میشه.
+
کتاب جز از کل ۶۵۰صفحهست، که من ۱۲۰صفحهشو خوندم؛ یعنی میمونه ۵۳۰صفحه، که اگه روزی تقریبا ۸۰صفحه بخونم تو ۷رو ز تموم میشه.
+
روزی ۲تا از لغات ۵۰۴رو همراه با بندهاش حفظ میکنم.
+
روزی ۱۰تا فلش کارت تمرین میکنم.
+
روزی یک ساعت ویدیو ماشین لرنینگ نگاه میکنم.
-
فعلا همینا
مثلاً الان کارایی که باید انجام بدم و برنامه بریزم براشون اینان: