نُه نُه نودو نُه

خب لزوماً نمی‌خواستم راجع به ۹.۹.۹۹ بنویسم، می‌خواستم عنوان رو بذارم دیشب؟ که دیدم دیروز تاریخ رندی بود که این اتفاق افتاد پس شد همون تاریخ.

الف پیام داد، ازم خواست باهام حرف بزنه و من هنوز گیجم که جواب‌ش رو بدم یا نه.

بهش گفتم من گزینه خوبی واسه پر کردن تنهاییت نیستم، قبلاً گفته بودم و این‌دفعه یادآوری کردم گفته‌م رو ولی گفت نه واسه تنهایی نیست،

ولی از بین ۱تا۱۰۰ فکر کنم فقط ۲۰درصد دلم بخواد جوابش رو بدم و ۸۰درصد نمی‌خوام.

چرا وقتی ازتون می‌خوایم یچیزی رو به کل تموم کنید تموم نمی‌کنید؟ و چرا وقتی ما دوستتون داریم و بهتون نیاز داریم طاقچه بالا می‌ذارین و وقتی خودمون رو پیدا می‌کنیم سروکله‌تون پیدا می‌شه؟

من الان دلم تنش نمی‌خواد، چجوری بفهمونم بهش.

و خیلی یک‌سری چیز‌ها هست که دلم نمی‌خواد بدونه که اگه سرصحبت باز شه حس بدی بهم می‌ده.

آی دونت نو

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد